آتوریتی 32

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

میتونم بپرسم

+ میتونم بپرسم چه مرگته؟


-دوستت دارم و تو نمی فهمی!


مرگ از این واضحتر...!


👤حمید جدیدی

📚دیالوگ های خیالی من

  • محمد زم
  • ۰
  • ۰


مارال



هنوزم در پی ِ اونم ، که میشه عاشقش باشم 


مثل ِ دریای ِ من باشه ، منم چون قایقش باشم 


هنوزم در پی ِ اونم که عمری ، مرحمم باشه 


شریک ِ خنده و شادی ، رفیق ِ ماتمم باشه




  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

گمان میکنم هنوز تعداد زیادی وجود دارند که معنی واقعی رفیق را نمیدانند

تعداد زیادی وجود دارند که به راحتی این اسم را نسبت میدهند به هر آدمی!

ایا شما میتوانید به زنِ همسایه بگویید مادر؟!

بله!کلمه رفیق هم به همین اندازه قداست دارد

خیلی ها با نابه جا به کار بردن و خیلی ها با دروغ آن را بی ارزش میکنند

بهتر نیست اگر به کسی اعتماد ندارید رابطه خود را در حد معمولی نگه دارید و به رفاقت الکی نکشانید؟

در این چند دههء زندگی این را به طور قطع فهمیده ام که در دنیای رفاقت،باید خودتان را یکی کنید

شما یکی را رفیق میخوانید که با او حرف بزنید،زندگی کنید،گریه کنید،بخندید..

شما یکی را رفیق نمیخوانید که فقط با او بخندید،که مثل آدم های معمولی از شما و درون شما خبر نداشته باشد،که ندانید وقتی حالش بد است چه چیزی حالش را دگرگون کرده و..

این یعنی له کردن معنی رفاقت.

تورو به خدا یا یاد بگیرید که رفیق باشید یا همان بهتر که با رازهایتان در دنیای خودتان زندگی کنید.


-ر.ا-

  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

ریشه ام در بهار است و

برگ هایم در پاییز

نه سبز میشوم نه زرد

این روزها

حال درختی را دارم

که فصل ها را نفهمیده


#بابک_زمانی 


  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

عصر سردیست

عصـــر سردیست

و هوا منتظر باران است

دلم پیش تو سرگردان است  

عصربخیر ای نفست شرح پریشانی من

ماه پیشانی من

دلبر بارانی من


عصرتون لبریز از شادی 


  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

دارم امشب بیڹ دڸ ها

رفت و آمد می‌ڪنم


ڪَرعبورت را نبینم

عشق را رد می‌ڪنم


ڪَر نباشی هیچ و پوچم

صفر  حتی زیر صفر


ڪَر بیایی در حضورت

صفر را صد می‌ڪنم 


  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

تا بحال برایتان پیش آمده؟

غذایی که خیلى دوست دارید 

از دستتان رها شود و پخش زمین...

آنوقت نمیدانید بردارید

 و نوشِ جان کنید 

و عواقبش را به جان بخرید یا بگذارید زمین بماند تا سهمِ حیوانات شود!

برگشت به یک رابطه ى تمام شده

مثل همین میماند

هیچوقت

هیچ چیز

مثلِ اول نمیشود!


#علی_قاضی_نظام


  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

به ذهنم می کِشد باران

خاطرات روز آخر را


همان روزی که میزد باران

به روی شانه ام ارام


و چتر مشکی مردانه ات ان روز

برای دیگری شد باز



وابری شد دلم انگار

ست زیبایی شد میان چشمان من و باران


عجب روز قشنگی بود برای او 

نگاه اخر من وَ نگاه اول او


دلم لرزید و رعد و برقی زد انگار

دلش ترسید و آغوش تو بود انگار...


عجب روز قشنگی بود برای او



#حوری_نیکو


  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

دور باشی و تپنده

بهتر از این است که 

نزدیک باشی و زننده...


این مفهوم را 

در رگ هایت جارے کن


دیگر تنها نخواهے بود..


  • محمد زم
  • ۰
  • ۰

آمدی تنـــــها نباشم حیف تنـــــها تر شـــدم


از یقیــــن گفتی برایـــم، پاک بی باور شدم


ساده گفتــــــی باورم کن ! با تو می مانم ولی


رفتی و در شعر تو خط خورده ای دیگر شدم


  • محمد زم